Skip to main content

چین در سه دهه: از اصلاحات اقتصادی تا رهبری جهانی

آبان 07, 1403

رشد اقتصادی و تغییرات ساختاری در ۳ دهه سرنوشت‌ساز، چین را از یک کشور فقیر به بزرگ‌ترین اقتصاد تجاری جهان تبدیل کرده است. به‌عنوان فردی فارغ‌التحصیل در رشته برنامه‌ریزی اقتصادی از دانشگاه اقتصاد پکن که از سال ۱۹۹۰ تا به امروز در جایگاه یک فعال اقتصادی و شاهد بر پیشرفت چشمگیر چین حضور داشته‌ام، بر خود لازم دانستم تحلیل‌های خود را با هم‌وطنانم به اشتراک بگذارم تا رهنمودی برای شکوفایی اقتصاد کشورمان باشد.
همه می‌دانیم که هیچ موفقیتی یک‌شبه به دست نمی‌آید؛ بلکه حاصل تلاش، پشتکار، اراده قوی و امید است. چین هم از این تعریف کلی مستثنی نبوده و رشد اقتصادی پایدار آن معجزه نیست؛ بلکه ماحصل شناخت نیازها، تلاش در جهت ایجاد بسترها، پشتکار کافی و مدیریت صحیح در توسعه آنها و در نهایت داشتن امید و برنامه برای چشم‌اندازهایش است.
اصلاحات گشایش و رشد اقتصادی چین در 4۰ سال، مجموعه‌ای از تجربیاتی را ارائه می‌دهد که می‌توانیم در جهت ایجاد رشد اقتصادی در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه مورد استفاده قرار دهیم.
پیش از آنکه اصلاحات گام‌به‌گام این کشور را شرح دهم می‌خواهم اشاره‌ای داشته باشم به جایگاه چین در دوران مائوتسه تانگ که یک اقتصاد کمونیسمی تک‌حزبی داشت و آمریکا و اروپا، جهان اقتصاد را تسخیر کرده بودند. در آن زمان مائو یک برنامه‌ریزی خودکامه و تک‌محور داشت که شانس هرگونه ارتباط با اقتصاد جهانی را از بین برده بود؛ اما پس از آن چین به دوره‌ای پا گذاشت که از آن به‌عنوان دوره اصلاحات یاد می‌شود.
معمار اصلاحات اقتصادی چین، آقای دنگ شیائوپینگ (رهبر عالی‌مقام از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹) به این امر مهم دست‌یافت که همسایگان کشورش دارای اقتصادی بودند تحت عنوان نظام سرمایه‌داری. پس تصمیم گرفت که با الهام از مدل اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته، کشور خود را از بحران و فقر نجات دهد. او اصلاحات مهمی را در تمام جنبه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چین طراحی کرد.

برای مطالعه کامل این مقاله را دانلود نمایید .